کارآموز رژیم: سارا بیگام
سلام! ? نام من سارا بیگام است و من یک کارآموز رژیم درمانی در واحد پزشکی دانشگاه تگزاس (UTMB) هستم. من در ژوئیه 4 برای چرخش اجتماعی 2022 هفتهای خود به بانک غذای شهرستان گالوستون آمدم. زمان من با بانک غذا تجربهای فروتنانه بود. این زمان غنیسازی بود که به من اجازه داد تا بهعنوان یک مربی تغذیه، دستور العملهایی تهیه کنم، فیلمهای نمایشی غذا بسازم، کلاسها را تدریس کنم، جزوهها ایجاد کنم، و تأثیر تغذیه در جامعه را بررسی کنم. یعنی، من مکانهای اجتماعی مختلف را با همکاری بانک غذا دیدم، در مورد سیاستها و برنامههای کمک غذایی اطلاعاتی کسب کردم و تأثیر انتشار دانش تغذیه در گروههای سنی مختلف را دیدم.
در هفته اول، من با Aemen (مدرس تغذیه) کار کردم تا در مورد برنامه های کمک دولتی، از جمله SNAP و تحقیقات تغذیه سالم (HER) و برنامه درسی آنها بیاموزم. من در مورد تأثیر خاص آنها بر بانک مواد غذایی مطلع شدم. به عنوان مثال، آنها در حال کار برای ایجاد یک انبار انتخابی با مواد غذایی با برچسب سبز، قرمز یا زرد هستند. سبز به معنای اغلب مصرف کردن، زرد به معنای گهگاه خوردن و قرمز به معنای محدود کردن است. این به روش SWAP stoplight معروف است. من همچنین در مورد مشارکت آنها با Seeding Galveston و پروژه فروشگاه گوشه ای که در آن آنها در حال کار برای دسترسی بیشتر به غذاهای سالم هستند، یاد گرفتم.
من باید با Karee (هماهنگ کننده آموزش تغذیه در آن زمان) برای مشاهده در مدرسه روزانه Moody Methodist که در آنجا دیدم چگونه آنها از برنامه درسی Organwise Guys مبتنی بر شواهد، که از شخصیت های کارتونی اعضای بدن برای آموزش تغذیه به کودکان استفاده می کند. این کلاس دیابت را پوشش می داد، و من تحت تأثیر قرار گرفتم که دیدم بچه ها چقدر در مورد پانکراس آگاه هستند. در پایان هفته، الکسیس (هماهنگ کننده آموزش تغذیه) و لانا (دستیار تغذیه) را در کلاس خیریه کاتولیک مشاهده کردم که غلات کامل را با نمایشی از هوموس و چیپس غلات کامل خانگی پوشانده بود.
من همچنین باید در بازار کشاورزان خود گالوستون کمک کنم. ما نحوه درست کردن چیپس گیاهی را نشان دادیم و بروشورهایی در مورد نحوه محدود کردن سدیم در رژیم غذایی به آنها توزیع کردیم. ما چیپس سبزیجات را از چغندر، هویج، سیب زمینی شیرین و کدو سبز درست کردیم. آنها را با چاشنی هایی مانند پودر سیر و فلفل سیاه درست کردیم تا بدون نمک طعم دهند.
من با الکسیس، چارلی (معلم تغذیه) و لانا برای باقیمانده دوره خود کار کردم. در هفته دوم، کارم را با بچه های مدرسه روزانه مودی متدیست در گالوستون شروع کردم. الکسیس بحث را در MyPlate رهبری کرد، و من فعالیتی را هدایت کردم که در آن بچه ها باید به درستی تشخیص می دادند که آیا غذاها در دسته بندی صحیح MyPlate هستند یا خیر. به عنوان مثال، پنج غذای شماره گذاری شده در دسته سبزیجات نشان داده می شوند، اما دو غذا سبزی نیستند. بچه ها باید با نشان دادن انگشتان خود اشتباهات را به درستی تشخیص می دادند. اولین باری بود که به بچهها آموزش میدادم، و متوجه شدم که آموزش دادن به بچهها کاری است که دوست دارم انجام دهم. دیدن آنها که دانش و علاقه خود را به تغذیه سالم بیان می کنند باعث افتخار بود.
اواخر هفته، به Seeding Galveston و فروشگاه گوشه رفتیم. در اینجا، من به طور مستقیم دیدم که چگونه مشارکت ها و تغییرات محیطی بر تغذیه تأثیر می گذارد. تابلوهای روی درها و چیدمان فروشگاه برایم برجسته بود. دیدن فروشگاههای گوشهای که میوهها و سبزیجات تازه آن منطقه را تبلیغ میکنند معمولی نیست، اما این یک تغییر عالی بود. کاری که بانک مواد غذایی از طریق مشارکت خود انجام میدهد تا گزینههای سالمتر در دسترستر باشد، بخشی از تجربهای است که من دوست داشتم.
در هفته سوم، روی پروژه خیریه کاتولیک تمرکز کردم. بانک غذا آنجا کلاس درس می دهد و در مرداد ماه سری جدید را شروع می کنند. این بار، شرکت کنندگان جعبه ای با تمام مواد مورد نیاز برای تهیه دستور العمل هایی که در کلاس نشان می دهیم دریافت می کنند. من یک هفته را صرف ساختن دستور العمل ها، ساختن و فیلمبرداری از آنها و ساختن ویدیوهایی کردم تا در کانال یوتیوب به عنوان کمک بصری در تهیه دستور غذا قرار دهم. اولین بار بود که ویدیوها را ویرایش میکردم، اما مهارتهای خلاقیتم را در اینجا ایجاد کردم، و یافتن غذاهای مقرونبهصرفه، در دسترس و آسان برای مردم با بودجهای که هنوز هم طعم عالی درست میکنند، رضایت بخش بود!
تصویر من در کنار تخته سیاهی هستم که در هفته آخر طراحی کردم. با جزوه ای که در SNAP و WIC در بازار کشاورزان ایجاد کردم، همراه شد. پس از ارزیابی جامعه و دیدن بازار کشاورزان خود گالوستون، متوجه شدم که افراد زیادی نمیدانستند که میتوانند از اسنپ در بازار استفاده کنند، چه رسد به اینکه مزایای خود را دو برابر کنند. من می خواستم دانش را در اینجا به جامعه منتقل کنم تا آنها بتوانند از مزایای خود بیشترین بهره را ببرند و از منبع عالی میوه ها و سبزیجات استفاده کنند که به کشاورزان ما در منطقه نیز کمک می کند.
من همچنین در هفته آخر خود در بانک غذا دو کلاس را اداره کردم. من از برنامه درسی Organwise Guys مبتنی بر شواهد استفاده کردم تا به بچههای کلاس K تا چهارم در مورد اندامها و تغذیه خوب آموزش دهم. هر دو کلاس بچه ها را با شخصیت های Organwise Guys آشنا کردند. برای اینکه به آنها کمک کنم همه اندام ها را به خاطر بسپارند، یک Organ Bingo ایجاد کردم. بچهها آن را دوست داشتند، و این به من این امکان را میداد که با هر تماس یک اندام، آنها را در مورد اعضای بدنشان سؤال کنم تا به تقویت حافظه آنها کمک کنم. کار با بچه ها به سرعت تبدیل به یک کار مورد علاقه در بانک مواد غذایی شد. نه تنها سرگرم کننده بود، بلکه گسترش دانش تغذیه به بچه ها تأثیرگذار بود. این چیزی بود که آنها در مورد آن هیجان زده بودند، و من می دانستم که آنها دانش جدید خود را به خانه والدین خود خواهند برد.
به طور کلی کار در جامعه تأثیر مستقیمی دارد. من باید در توزیع سیار غذا کمک کنم و در انبار به صورت داوطلبانه کار کنم. دیدن مردم و دریافت خواربار مورد نیاز، و دانستن اینکه ما کار خوبی برای مردم انجام میدهیم باعث شد احساس کنم در جای درستی هستم. من عشق جدیدی به محیط جامعه در رژیم غذایی پیدا کرده ام. با ورود به برنامه خود در UTMB، مطمئن بودم که می خواهم یک متخصص تغذیه بالینی باشم. در حالی که هنوز مورد علاقه من است، تغذیه جامعه به سرعت مورد علاقه من شده است. گذراندن وقت با بانک غذا و ملاقات با افراد زیادی در جامعه باعث افتخار بود. هر کاری که بانک غذا انجام می دهد الهام بخش و قابل تحسین است. بخشی از آن چیزی است که برای همیشه گرامی خواهم داشت.